مقالات

شعر شب یلدا از شاعران معروف

شعر شب یلدا از شاعران معروف

اشعار شب یلدا که در ادامه می خوانید:

بلند ترین شب سال در آداب و رسوم ایرانیان مملو از رسم و رسومات متنوع است و شعر، همیشه بخش جدایی ناپذیری از فرهنگ ایرانیان می باشد که این موضوع در شب یلدا اهمیت بیشتری پیدا می کند. ایرانیان از گذشته تاکنون، شب یلدا را با خواندن شعر جشن می گیرند. فال حافظ، عاملی است که اهمیت شعر در شب یلدا را به خوبی نشان می دهد. در ادامه به معرفی شعر شب یلدا از شاعران معروف و بزرگ ایرانی و اشعار زیبا در مورد شب یلدا می پردازیم.

شب یلدا در شعر شاعران معروف

شعر کوتاه شب یلدا

در ادامه چند نمونه از اشعار شاعران معروف که در خصوص یلدا در آنها صحبت شده را ذکر می کنیم:

بهترین شعر شب یلدا از حافظ

حافظ، یکی از بزرگترین شاعران ایرانی است که با شنیدن نام آن، حتما به یاد شب یلدا خواهید افتاد. دیوان حافظ و خواندن اشعار فوق العاده زیبای آن، یکی از بخش های مهم از مراسم شب یلدا محسوب می شود. در ادامه یکی از بهترین اشعار حافظ در خصوص شب یلدا را آوردیم:

بر سر آنم که گر ز دست برآید
دست به کاری زنم که غصه سر آید
 
خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
دیو چو بیرون رود فرشته درآید
 
صحبت حُکّام ظلمتِ شبِ  یلداست
نور ز خورشید جوی بو که برآید
 
بر درِ اربابِ بی‌مروّتِ دنیا
چند نشینی که خواجه کی به درآید
 
تَرکِ گدایی مکن که گنج بیابی
از نظرِ رهرُوی که در گذر آید
 
صالح و طالِح مَتاعِ خویش نمودند
تا که قبول افتد و که در نظر آید
 
بلبلِ عاشق، تو عمر خواه که آخِر
باغ شود سبز و شاخِ گُل به بر آید
 
غفلتِ حافظ در این سراچه عجب نیست
هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید

محصولات مرتبط: دیوان حافظ نفیس

اشعار شب یلدا از سعدی

سعدی از بزرگترین شاعران ایرانی است که اشعار بسیاری در خصوص موضوعات متفاوتی سروده است. خصوصیات اشعار عاشقانه سعدی، موجب جذب بسیاری از افراد به این آثار شده است. در برخی از این آثار به یلدا اشاره شده است که در ادامه به آنها اشاره کردیم.

نگفتمت که به یغما رود دلت سعدی
چو دل به عشق دهی دلبران یغما را
 
هنوز با همه دردم امید درمانست
که آخری بود آخر شبان یلدا را

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

هر که مجموع نباشد به تماشا نرود
یار با یار سفرکرده به تنها نرود
 
باد آسایش گیتی نزند بر دل ریش
صبح صادق ندمد تا شب یلدا نرود
 
بر دل آویختگان عرصه عالم تنگست
کان که جایی به گل افتاد دگر جا نرود

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

نظر به روی تو هر بامداد نوروزیست
شب فراق تو هر شب که هست یلداییست
 
خلاص بخش خدایا همه اسیران را
مگر کسی که اسیر کمند زیباییست

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

به سخن گفتن او عقل ز هر دل برمید
عاشق آن قد مستم که چه زیبا برخاست
 
روز رویش چو برانداخت نقاب شب زلف
گفتی از روز قیامت شب یلدا برخاست
 
ترک عشقش بنه صبر چنان غارت کرد
که حجاب از حرم راز معما برخاست
 
سعدیا تا کی ازین نامه سیه کردن؟ بس
که قلم را به سر از دست تو سودا برخاست

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

برآی ای صبح مشتاقان اگر نزدیک روز آمد
که بگرفت این شب یلدا ملال از ماه و پروینم
 
ز اول هستی آوردم قفای نیستی خوردم
کنون امید بخشایش همی‌دارم که مسکینم
 
دلی چون شمع می‌باید که بر جانم ببخشاید
که جز وی کس نمی‌بینم که می‌سوزد به بالینم

شعر زیبا در مورد شب یلدا

محصولات مرتبط: کتاب کلیات سعدی

شعر در مورد شب یلدا از فردوسی

همان طور که کمی پیش تر به اشعار حافظ در مورد شب یلدا اشاره کردیم خالی از لطف نیست که در کنار اشعار حافظ نگاهی ویژه به دستاورد ارزشمند فردوسی یعنی، شاهنامه فردوسی نیز داشته باشیم شاهنامه ای که با فرهنگ ایرانی عجین شده و در کنار فال حافظ شاهنامه خوانی در  شب یلدا از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

زندگی نامه فردوسی پر از افت خیز بوده و این در اثر معروف او یعنی شاهنامه هم کاملا مشخص است. شاید فکر کنید با توجه حماسی بودن شاهنامه، احتمالا در آن به شب یلدا اشاره ای نشده باشد، ولی شعر زیر، دقیقا برخلاف این تصور است:

چنین بود تا بود گردان سپهر                                              گهی پر ز درد و گهی پر ز مهر
تو گر باهشی مشمر او را به دوست                         کجا دست یابد بدردت پوست
شب اورمزد آمد و ماه دی                                          ز گفتن بیاسای و بردار می
کنون کار دیهیم بهرام ساز                                                 که در پادشاهی نماند دراز

محصولات مرتبط: کتاب شاهنامه فردوسی

اشعار شب یلدای عطار نیشابوری

عطار نیشابوری، آثار فاخر بسیاری دارد و از بین آنها می توان اشعار زیر را در مورد شب یلدا نام برد:

به عزت شب قدر و شب حساب برات
به حرمت شب آبستن و شب یلدا
 
به جانفزایی علم و به دل‌گشایی جان
به پادشاهی عقل و رئیسی اعضا

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

چو درد من سری پیدا ندارد
شب یلدای من فردا ندارد
 
ز آهم آسمان هر شب چنان گشت
که گویی ابر شد و اتش فشان گشت

محصولات مرتبط: دیوان عطار نیشابوری

اشعار شب یلدا از خاقانی

در زرد و سرخ شام و شفق بوده‌ام کنون
تن را به عودی شب یلدا برآورم
 
چون شب مرا ز صادق و کاذب گزیر نیست
تا آفتابی از دل دروا برآورم

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

گر آن کیخسرو ایران و تور است
چرا بیژن شد اندر چاه یلدا
 
چرا عیسی طبیب مرغ خود نیست
که اکمه را تواند کرد بینا

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

آری که افتاب مجرد به یک شعاع
بیخ کواکب شب یلدا برافکند
 
روح القدس بشیبد اگر بکر همتش
پرده در این سراچه اشیا برافکند

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

همه شب‌های غم آبستن روز طرب است
یوسف روز، به چاه شب یلدا بینند
 
خوشی عافیت از تلخی دارو یابند
تابش معنی در ظلمت اسما بینند

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

غصه هر روز و یارب یارب هر نیم شب
تا چه خواهد کرد یارب یارب شب‌های من
 
هست چون صبح آشکارا کاین صباحی چند را
بیم صبح رستخیز است از شب یلدای من

شعر عاشقانه شب یلدا از اوحدی مراغه‌ای

شب هجرانت، ای دلبر، شب یلداست پنداری
رخت نوروز و دیدار تو عید ماست پنداری
 
قدم بالای چون سرو تو خم کردست و این مشکل
که بالای تو گر گوید: نکردم، راست پنداری
 
دمی نزدیک مهجوران نیایی هیچ و ننشینی
طریق دلنوازی از جهان برخاست پنداری
 
دلت سختست و مژگان تیر، در کار من مسکین
بدان نسبت که مژگان خار و دل برجاست پنداری
 
خطا زلفت کند، آخر دلم را در گنه آری
جنایت خود کنی و آنگاه جرم از ماست پنداری
 
ز هجر عنبر زلف و فراق درد دندانت
دو چشم اوحدی هر شب یکی دریاست پنداری

شعر در مورد شب یلدا از ناصرخسرو

ناصر خسرو قبادیانی از شاعران قرن پنجم هجری قمری است که تاثیر عمیقی بر مخاطبان خود می گذارد. شعر او در مورد شب یلدا به شرح زیر است:

قندیل فروزی به شب قدر به مسجد
مسجد شده چون روز و دلت چون شب یلدا
 
قندیل میفروز بیاموز که قندیل
بیرون نبرد از دل پر جهل تو ظلما

شعر در مورد شب یلدا

او بر دوشنبه و تو بر آدینه
تو لیل قدر داری و او یلدا
 
بر روز فضل روز به اعراض است
از نور و ظلمت و تبش و سرما

محصولات مرتبط: دیوان ناصر خسرو

شعر در مورد شب یلدا از صائب تبریزی

در شب یلدای بخت من نیارد شد سفید
گر ید بیضا نماند از گل صبح آفتاب
 
ابر گو خود را عبث بر تیغ مژگانم مزن
پیش چشم من سپرافکنده دریا از حباب

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

روزی دل گشت از زلف دراز او مرا
آنچه بر بیمار از طول شب یلدا گذشت
 
ترک دستار تعین کام بخش عالمی است
محفلی را کرد رنگین تا ز سر مینا گذشت

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

بیدار شو که در شب یلدای نیستی
در پرده است چشم ترا طرفه خواب‌ها
 
بیداری حیات شود منتهی به مرگ
آرامش است عاقبت اضطراب‌ها

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

کوته نمی شود شب یلدای غربتم
گر دست من به دامن صبح وطن رسد
 
زینسان که دست جرأت گلچین دراز شد
مشکل که برگ سبز به مرغ چمن رسد

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

شد دام زیر خاک ز گرد و غبار خط
زلفی که بود از شب یلدا بلندتر
 
تا چند خاکمال اسیران دهی، بس است
خطت شد از غبار دل ما بلندتر

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

آه ما رعناترست از آه ماتم دیدگان
آنچنان کز جمله شبها شب یلدا یکی است
 
غافلان از کاهلی امروز را فردا کنند
ورنه پیش خود حساب امروز با فردا یکی است

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

می کند زلف دراز تو به دلهای حزین 
آنچه با خسته روانان شب یلدا نکند
 
سخن تلخ نگردد به تبسم شیرین
چاره تلخی می قهقه مینا نکند

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

در شب یلدای بخت من نیارد شد سفید
گر ید بیضا نماند از گل صبح آفتاب
 
ابر گو خود را عبث بر تیغ مژگانم مزن
پیش چشم من سپرافکنده دریا از حباب

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

زلف ماتم دیدگان را شانه ای در کار نیست
دست کوته دار ای مهر از شب یلدای من
 
مشت خاکی چون عنانداری کند سیلاب را؟
کی نصیحتگر برآید با دل خودرای من؟

شعر شب یلدا از سنایی

شب یلدا سراج ازو بودی
روز هیجا هیاج ازو بودی
 
آمد از سدره جبرئیل امین
لافتی کرده مر ورا تلقینشعر شب یلدا
به صاحب دولتی پیوند اگر نامی همی جویی
که از یک چاکری عیسی چنان معروف شد یلدا
 
قدم در راه مردی نه که راه و گاه و جاهش را
نباشد تا ابد مقطع نبودست از ازل مبدا

پیشنهاد به مطالعه بیشتر: گلچین اشعار عاشقانه مولانا

اشعار فیض کاشانی در مورد شب یلدا

شب یلداست خورشیدی در آن پنهان 
ز هر چینش نماید ماه با پروین
 
نمی‌یارم سخن از طول آن گفتن
که طول آن گذشت از چین و از ماچین
 
نهایت چون ندارد وصف زلف تو
درین سودا سخن را فیض کن سرچین

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

شب یلدای هجران کشت ما را
الا ایام وصل الحب عودی
 
نه صبر از خدمت تو میتوان کرد
و لا فی الخدمه امکان الورودی

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

چه عجب گر دل من روز ندید
زلف تو صد شب یلدا دارد
 
تیر مژگان تو گر هر لحظه
جا کند در دل من جا دارد

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

روزهای تیره بر شبها فزود
عمر من شد یک شب یلدای عشق
 
ای تهی از معرفت زحمت ببر
فیض داند قدر نعمتهای عشق

اشعار قاآنی در مورد شب یلدا

اشعار شب یلدا

هنرت چیست جز این ریش که‌ گویی به‌ مثل
شب یلدا بود از بس ‌که درازست و سیاه
 
گفتم این ریش مرا هست محاسن بی‌حد
بشمرم برخی از آن بو که شوی خوب آگاه

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

الا به دور زمان تا هزار طعنه رسد
به شام تیره یلدا ز صبح نورانی
 
ز شرم ‌کوکب بختت به آفتاب منیر
رساد سخره ظلمت ز شام ظلمانی

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

بر من و یاران شب یلدا گذشت
بس که ز زلف تو سخن رفت دوش
 
آب دو چشمم همه عالم گرفت
وآتش جانم ننشیند ز جوش

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

بس درازستی ای شب یلدا
لیک با زلف دوست کوتاهی
 
اول از دشمنان برآورگرد
آخر از دوستان چه می‌خواهی

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

روی سپیدش برادر مه گردون
موی سیاهش پسر عم شب یلدا
 
چشم مگو یک قبیله زنگی جنگی 
 تیر و کمان برگرفته از پی هیجا

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

چون از خم زلف چهره بنمایی
خورشید برآید از شب یلدا
 
چون سلسله زلف تست پر حلقه
چون زلزله عشق تست پر غوغا

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

دلم به زلف وی از هرطرف‌ که روی نمود
سیاهی شب یلدا ورا زمام‌گرفت
 
سهیل‌ گفتی از آسمان دوید به زیر
به جای باده ‌گلرنگ جابجام‌گرفت

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

رایت شه گفت من آن آیت فتحم‌ که هست
طره رخسار نصرت پرچم یلدای من
 
بزم شه گفتا منم فردوس و ساغر سلسبیل
ساقیان غلمان و حوری طلعتان حورای من

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

زلفش به چهره چون شب یلدا بر آفتاب
یا عکس پر زاع بر اوراق یاسمین
 
آثار دلبری ز سر زلف او پدید
چون نقش نصرت از علم پور آتبین

متن شعر شب یلدا از محتشم کاشانی

شب یلدای غمم را سحری پیدا نیست
گریه‌های سحرم را اثری پیدا نیست

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

به طول طاعت ترسندگان ز صبح نشور
که روی خواب نبینند در شب یلدا

شعر درباره شب یلدا از وحشی بافقی

اشعار عاشقانه برای شب یلدا

رتبه عرفان شود شام فنا روشنت
قیمت انوار شمع در شب یلدا طلب

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

شام هجران تو تشریف به هر جا ببرد
در پس و پیش هزاران شب یلدا ببرد

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

عمر ابد ز عهده نمی‌آیدش برون
نازم عقوبت شب یلدای خویش را

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

روز عیشی خواستم زاید چه دانستم که چرخ
حامله دارد به سد ماتم شب یلدای من

شعر کوتاه شب یلدا از مسعود سعد سلمان

شاهی که هول و کینه او بر عدوی ملک
تابنده روز را شب یلدا کند همی

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

شب نیکو سگال او شده چون روز رخشنده
چنان چون روز بدخواهش شده همچون شب یلدا

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

کرده خورشید صبح ملک تو
روز همه دشمنان شب یلدا

اشعار ابن حسام خوسفی در مورد یلدا

گفتمش: با عارضت زلفت تناسب از چه یافت
گفت: ماه روشن است این و شب یلداست آن

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

درازای شب یلدای هجران 
مپرس از من از آن مشکین رسن پرس

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

ز ظلمت شب یلدای زلف خویش مرا
به نور طلعت رخشنده روشنایی بخش

اشعار رشیدالدین وطواط در مورد شب یلدا

ز انوار ریاحین باغ و بستان گشته سرتاسر
منور چون عبادتگاه راهبانان شب یلدا

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

همه ایام داعی از عنا شب‌های یلدا شد
به از مدح تو صبحی نیس این شبهای یلدا را

 شعر شب یلدا از امیر معزی

ای جهانداری که گر خورشید عقلت نیستی
روز خلق از تیرگی همچون شب یلداستی

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

تو جان لطیفی و جهان جسم ‌کثیف است
تو شمع فروزانی و گیتی شب یلدا

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

چون هوا را تیره گرداند غبار لشکرش
روز روشن بر مَعادی چون شب یلدا بود

اشعار زیبا شب یلدا از حکیم نزاری

شعر کوتاه شب یلدا

هم به صبر از شب یلدای فراقت روزی
دل محنت کشم امید نجاتی دارد

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

کی بشارت نامه روز آورند
وین شب یلدا به پایان کی رسد

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

قسمت من بین و روزی رقیب
روز عید او را، شب یلدا مرا

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

مگر خود این شب یلدا به روز دانم برد
کدام یلدا کاین شب هزار چندان است

اشعار درباره شب یلدا از امیرخسرو دهلوی

کس نداند غم خسرو مگر آن کس که مباد
بی چراغی بود اندر شب یلدا مانده

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

بر رخ تو کآفت جان منست
از شب یلدا سپه آورده‌ای

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

هر شبی در غم هجرت شب یلداست مرا
که به سالی به جهان یک شب یلدایی هست

اشعار درباره شب یلدا از اقبال لاهوری

چشم جان را سرمه اش اعمی کند
روز روشن را شب یلدا کند

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

روز پهلوی شب یلدا زند
خویش را امروز بر فردا زند

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

اشک خود بر خویش می ریزم چو شمع
با شب یلدا در آویزم چو شمع

 شعر کوتاه شب یلدا از منوچهری

نور رایش تیره شب را روز نورانی کند
دود خشمش روز روشن را شب یلدا کند

شعر شب یلدا از انوری

با بهار رخت تواند گفت
شب یلداکه روز نوروزم
 
در فراق رخ چو خورشیدت
روشنایی نمی‌دهد روزم

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

شب محنت من ز امداد فکرت
درازی شب‌های یلدا گرفته

اشعار خواجوی کرمانی درباره شب یلدا

مهره مهر چو از حقه مینا بنمود
ماه من طلعت صبح از شب یلدا بنمود

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

تا در سر زلفش نکنی جان گرامی
پیش تو حدیث شب یلدا نتوان کرد

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

هست در سالی شبی ایام را یلدا ولیک
کس نشان ندهد که ماهی را دو شب یلدا بود

شعر شاه نعمت الله ولی در مورد شب یلدا

غنیمت دان حضور نعمت الله
که دشمن را شب یلداست امروز

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

ز سودای جمالت عارف شهر
چو من دیوانه و شیداست امروز

شعر کوتاه سلمان ساوجی در مورد شب یلدا

شعر زیبا شب یلدا

شب یلدا است هر تاری ز مویت، وین عجب کاری
که من روزی نمی‌بینم، خود این شب‌های یلدا

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

ز شرح حال من، زلف تو طوماری است سر بسته
اگر خواهی خبر، بگشا، سر طومار سودا را
 
شب یلدا است هر تاری ز مویت، وین عجب کاری
که من روزی نمی‌بینم، خود این شب‌های یلدا را

شعر عرفی شیرازی در مورد یلدا

آبروی شمع را بیهوده نتوان ریختن
صد شب یلداست در هر گوشه زندان ما

شعر در مورد شب یلدا از فروغی بسطامی

من از روز جزا واقف نبودم
شب یلدای هجران آفریدند

شعر قاضی حمید الدین بلخی درباره شب یلدا

اکنون مرا که شام جوانی صبوح کرد
شب‌های رنج چو شب یلدا دراز شد

شعر کوتاه در مورد شب یلدا از وطواط

ز انوار ریاحیین باغ و بستان گشته سرتاسر
منور چون عبادتگاه راهبانان شب یلدا

شعر عنصری در خصوص شب یلدا

چون حلقه ربایند بنیزه تو بنیزه
خال از رخ زنگی بزدایی شب یلدا

شعر درباره شب یلدا از عارف قزوینی

به صبح رخ همچون شب تار
ز مو ریختی مشک تاتار
 
درازی و تاریکی ای یار
ای پری روی عنبرین موی
 
زلف از شام یلدا گرفته
کارم آشفتگی ها گرفته
 
عشقت اندر سراپا گرفته
عشقت اندر سراپا گرفته
 
چشم مستت همچو چنگیز
ترک خونخوار است و خونریز

اشعار آشفته شیرازی در مورد شب یلدا

روز را نیست خطر از شب یلدا چندان
که تو از زلف بر آن صبح بناگوش کنی
 
همچو آئینه صافیت نماید رخ دوست
گربهر سنگ و گلی خود نظر از هوش کنی

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

اگر تو پرده بگیری زچهره در شب داج
چو روز عید شمارم شبان یلدا را

شعر کوتاه جویای تبریزی درباره شب یلدا

یاد خاک مرقدت تا سجده گاه دل شده
هست نور جبهه صبح از شب یلدای من

شعر در مورد شب یلدا از اهلی شیرازی

تا بد شواری دهد جان خصمت از بخت سیاه
روز همر کوتهش رنگ شب یلدا گرفت

شعر در مورد شب یلدا از پروین اعتصامی

پروین اعتصامی از شاعران معاصری است که دیوان او، بسیاری از خوانندگان را به خود جذب می کند. شعر پروین اعتصامی که در آن به شب یلدا اشاره شده است، به شرح زیر است:

دور است کاروان سحر زینجا
شمعی بباید این شب یلدا را

محصولات مرتبط: دیوان پروین اعتصامی

شعر در خصوص شب یلدا از هوشنگ ابتهاج

کنج تنهایی ما را به خیالی خوش کرد
خواب خورشید به چشم شب یلدا زد و رفت

دوبیتی های باباطاهر در مورد شب یلدا

شوم از شام یلدا تیره‌تر بی
درد دلم ز بودردا بتر بی
 
همه دردا رسن آخر بدرمون
درمان درد ما خود بی اثر بی

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

همه دردا رسن آخر بدرمون
درمان درد ما خود بی اثر بی

رباعیات عبید زاکانی در مورد شب یلدا

ای لعل لبت به دلنوازی مشهور
وی روی خوشت به ترکتازی مشهور

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

با زلف تو قصه‌ایست ما را مشکل
همچون شب یلدا به درازی مشهور

رباعیات مهستی گنجوی درباره شب یلدا

دوشینه شبم بود شبیه یلدا
آن مونس غمگسار نامد عمدا

🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂

شب تا به سحر ز دیده دُر می‌سفتم
می‌گفتم رب لاتذرنی فردا

اشعار سهراب سپهری در مورد شب یلدا

هدیه دادی دیده ی نویی به من
یک نگاه تازه ای بر قاب من
این دلم وابسته شد به این سخن
دم گرفت آرامشی از این سخن
دختر شبهای سرد ماه دی
خو گرفت با شعر تو در ماه دی
حرف دل را از دلت تو پس زدی
غم به روی غم،غمی را پس زدی
من به دنیای تو مجذوبم هنوز
به دیار قلب تو،حس دارم هنوز
توشدی سهراب شعر این زمان
یک جهانی در جهان در این زمان
در دلم راهی پر از پیچ مسیر عشق بود
شوق دیدار دلی،احساس گون از عشق بود
شامگاهان قلب من غوغا به پا میکرد، وای
خواب من تعبیر بی تاب غمی از عشق بود

محصولات مرتبط: هشت کتاب سهراب سپهری

شعر کوتاه شب یلدا از جامی

شد سحر قاید اقبال من شیدا را
آتش انس من جانب طور نارا
ای خوش آن آتش رخشنده کز آیینه صبح
می برد شعله آن رنگ شب یلدا را

در این مطلب شعرهای بسیاری از شاعران بزرگ ایران اوردیم که در آنها به شب یلدا اشاره شده بود. پیشنهاد می کنیم اگر به شعر علاقه دارید، مجموعه اشعار شاعران بزرگ را در پیام عدالت مطالعه کنید. اشعار عاشقانه حافظ یا اشعار عارفانه مولانا، انتخاب خوبی برای آشنایی با شعر در بهترین کتب ادبیات کلاسیک ایران است.

بازگشت به لیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.