مقالات

زندگی‌نامه کامل رودکی

زندگی‌نامه کامل رودکی

کمتر کسی فکر می‌کرد که وقتی عبدالله جعفربن محمد رودکی در سال ۲۴۴ هجری چشم به جهان گشود، به پدر شعر فارسی تبدیل شود. اما این لقبی است که همه بزرگان متفق‌القول هستند برازنده رودکی است.
نخستین شاعر بزرگ فارسی‌زبان، متولد یکی از روستاهای منطقه رودکی در شهر سمرقند است که همزمان با دوران حکومت سامانیان بر ایران زندگی می‌کرد. وی با نبوغ فزاینده خود در ۸ سالگی حافظ کل سوره‌های قرآن شد و از همان عنفوان کودکی شعر سرودن را آغاز نمود تا اینکه توانست به یکی از جاودانگان قله رفیع ادب پارسی تبدیل شود.
در این مقاله قصد داریم به زندگی‌نامه کامل رودکی بپردازیم و با این شاعر شهیر فارسی بیشتر آشنا شویم. با ما همراه باشید.

رودکی در دربار شاهان

رودکی در دربار شاهان

رودکی در دوره سلطنت سامانیان در شهر سمرقند زندگی می‌کرد و به واسطه چیره‌دستی در سرودن اشعار شگفت، توانست توجه‌های زیادی را به خود جلب کند، تا اینکه به دعوت بلعمی، وزیر دربار، به قصر راه پیدا کرد و شاعر و ملازم شاه نصر بن احمد سامانی، یکی از مقتدرترین حاکمان این سلسله شد.
این برهه از حکومت سامانیان بر ایران را عصر نوزایی می‌دانند، زیرا در سایه خرد و علم‌دوستی پادشاه و وزیر لایقش، بسترهای مناسبی برای رشد اقتصادی، فرهنگی، و اجتماعی در کشور فراهم شده بود. تأسیس کتابخانه‌های بزرگ، ترجمه آثار ادبی و علمی دانشمندان و هنرمندان گذشته، و توجه به تولید دستاوردهای جدید تنها بخشی از فعالیت‌های صورت گرفته در این دوران به شمار می‌روند.
در بستر همین فعالیت‌های حاکمان سامانی بود که دانشمندانی همچون ابوریحان بیرونی، ابوعلی سینا و زکریای رازی سر برآوردند و شاعران بلندمرتبه‌ای همچون فردوسی رخصت وجود یافتند.
رودکی نزد نصر بن احمد جایگاه خاصی داشت و محبوب و مورد اعتماد شاه بود. رفعت مرتبه او در دربار به قدری زیاد بود که وقتی حاکم به هرات سفر کرد و مدت‌ها از بازگشت به سمرقند سر باز زد، بزرگان به دست و پای شاعر افتادند تا بلکه با هنرش سلطان را برگرداند. برای همین بود که وی غزل معروف زیر را سرود:

بوی جوی مولیان آید همی                یاد یار مهربان آید همی
ریگ آموی و درشتی راه او                 زیر پایم پرنیان آید همی
آب جیحون از نشاط روی دوست         خنگ ما را تا میان آید همی
ای بخارا! شاد باش و دیر زی              میر زی تو شادمان آید همی
میر ماه است و بخارا آسمان               ماه سوی آسمان آید همی
میر سرو است و بخارا بوستان             سرو سوی بوستان آید همی
آفرین و مدح سود آید همی               گر به گنج اندر زیان آید همی

حکایت است که نصر بعد از خواندن این شعر اشک ریخت و هوای وطن به قدری بر دلش افتاد که هر چه سریع‌تر ساز و برگ بازگشت را فراهم نمود.
شیوایی کلام و خلوص رفتارهای شایسته رودکی به گونه‌ای بوده که همواره مورد احترام و تمجید فیلسوفان و شاعران دیگر، از جمله ابوالفضل بلعمی و ابوطیب مصعبی، قرار داشته است. وی که در زمان خود به تخلص “رودی” شناخته می‌شد، بی‌شک یکی از ارکان رشد هنر شعر و موسیقی در آن دوران بوده و خدمات ارزنده‌ای به ادب پارسی ارزانی نموده است.
پدر شعر فارسی در اواخر عمر مورد بی‌اعتنایی دربار قرار گرفت و به موطن خویش بازگشت. به همین خاطر بیشتر اشعار دوران پیری وی بیشتر با محوریت حسرت گذشته‌ای شکوهمند سروده شده‌اند. رودکی به روایتی در سال ۳۲۹ هجری چشم از جهان بست و مقبره وی اکنون در تاجیکستان امروزی، نزدیک شهر دوشنبه قرار گرفته است.

آیا رودکی نابینا بوده است؟

 

شکی نیست که رودکی در دوران کهنسالی و پیری نابینا بوده اما برخی ادعا کرده‌اند که وی به شکل مادرزادی کور به دنیا آمده است.
هرچند شواهد زیادی هستند که خلاف این امر را ثابت می‌کنند، زیرا هم بررسی‌های انجام گرفته روی بقایای جمجمه ثابت کرده که علامتی از کوری مادرزادی نبوده و هم اشعار غنی وی در وصف زیبایی طبیعت، رنگ‌ها و مناظر گوناگون به شکلی است که نمی‌تواند از چشمانی نابینا ساطع شده باشد.
برخی از تاریخ‌شناسان معتقدند بعید نیست بعد از خلع امیر قرمطی، رودکی را نیز که طرفدار وی بوده کور کرده باشند، زیرا این یک رسم رایج در آن دوران بود.

هم‌دوره‌های رودکی چه کسانی بوده‌اند؟

هم‌دوره‌های رودکی چه کسانی بوده‌اند؟

بزرگ‌ترین همعصران پدر شعر فارسی، منجیک ترمذی و استاد موسیقی، فرخی، بودند. در آن دوره شاعران اغلب سروده‌های خود را به صورت آواز و همراه با ساز می‌خواندند و افرادی که صدا یا دستی در هنر نوازندگی نداشتند، اغلب از شخص دیگری برای روایت اشعار خویش کمک می‌طلبیدند.
با این وجود اسناد تاریخی گواهی می‌دهند که رودکی صدای خوبی داشته و نه‌تنها اشعارش را خودش به صورت آوازی اجرا می‌کرده بلکه در نوازندگی ساز همراه با شعرخوانی نیز ماهر بوده است.

جایگاه رودکی در شعر فارسی

بی‌دلیل نیست که رودکی را پدر شعر پارسی می‌خوانند، زیرا کامل‌ترین مجموعه عروضی، برای اولین بار در شعرهای وی یافت شده است. با اینکه سروده‌های باقی‌مانده از او، به نسبت آنچه واقعاً نگاشته، بسیار کمتر هستند اما در همین تعداد هم می‌توان ۳۵ وزن مختلف پیدا کرد که به خوبی نشان‌دهنده قدرت بیانگری و توانایی زبانی شاعر است.
رودکی را به جرات می‌توان نماینده شعر فارسی در دوره نوزایی سامانی دانست که تأثیرگذاری شگرفی روی شاعران بعدی خود، من‌جمله مولانا و حافظ، داشت. اثرپذیری مولوی از وی به قدری زیاد است که در برخی اشعارش به وضوح و با افتخار از ابیات او تقلید می‌کند.

به‌عنوان مثال، رودکی در رثای ابوالحسن مرادی چنین می‌گوید:

مُرد مرادی نه همانا که مُرد                مرگ چنان خواجه نه کاری‌ست خُرد
جان گرامی به پدر باز داد                  کالبد تیره به مادر سپرد
آنِ مَلِک با مَلِکی رفت باز                  زنده کنون شد که تو گویی بِمُرد

در حالی که مولانا بعدها در رثای سنایی چنین می‌گوید:

گفت کسی خواجه سنایی بمرد           مرگ چنین خواجه نه کاریست خرد
کاه نبود او که به بادی پرید               آب نبود او که به سرما فسرد
شانه نبود او که به مویی شکست                     دانه نبود او که زمینش فشرد

گرچه خیام نیشابوری استاد این قالب شعری‌ست اما رودکی را همچنین مبدع دوبیتی یا رباعی نیز می‌دانند. شمس قیس رازی در کتاب خود بیان می‌کند که رودکی در همان دوره کودکی با تکرار کردن اوزان همگون، سعی در موزون کردن سخنان خود در قالب بازی‌های بچگانه داشته و از آنجایی که اغلب این سروده‌ها، دو بیت بیشتر نداشتند، به دوبیتی معروف شده‌اند.
البته قالب رباعی در واقع قالب رایج ترانه‌های کولیان آن دوره نیز بوده که با عنوان پهلویات شناخته می‌شد و می‌گویند رودکی نیز با الهام از همین سروده‌های محلی، دوبیتی را ابداع نموده است.
رودکی البته اشعار زیادی در قالب‌های قطعه، غزل، مثنوی، قصیده و غیره نیز دارد که خود گویای تبحر و استادی وی در فن سخن و شاعری هستند.

ویژگی‌های شعر رودکی

زبان رودکی در سرودن شعر به قدری ساده و دلپذیر است که گویی از زبان محاوره استفاده می‌کند و برای کودکان سخن می‌گوید. برخلاف دیگر شاعران بزرگ فارسی، درک و دریافت مفاهیم و حتی ظاهر کلام او (با اینکه حدود هزار سال پیش می‌زیسته) هنوز هم ساده و برای عامه مردم آسان است.

این سادگی در بیان مضامین و دوری جستن از پیچیدگی‌های زاید، چنان هنرمندانه انجام گرفته که خواننده در بدو شروع شعر، ناخواسته غرق در آن می‌شود و بی‌زحمت و منت، آنچه را باید از اثر می‌گیرد. رودکی با فروتنی در اشعار خویش آنچه را دارد به مخاطب خود ارزانی می‌دارد و نمی‌تواند خلوص کودکانه ابیات عمیقش را پنهان دارد.

استفاده از جمله‌های کوتاه، فعل‌های ساده و مکرر و البته زبان محاوره‌ای، ویژگی‌های اصلی شعر رودکی هستند. همچنین صنعت ادبی محبوب وی تشبیه بوده که با استفاده از آن توانسته به تخیل پویای خود دامن بزند و تصاویر زیبایی را لابلای کلمات بسازد.

مضامین اشعار وی اغلب شامل تأکید روی موضوعاتی همچون شادی‌گرایی، خردگرایی، علم‌دوستی، دوری از مادی‌گرایی، لذت‌جویی و عشق به زندگی و دیگران است. توصیفات و تشبیهات وی از طبیعت بی‌نظیر است و کلامش لطافتی ابریشم‌گون دارد که مایه اثرگذاری هرچه بیشتر سروده‌های او می‌شود.

مهم‌ترین آثار به جا مانده از رودکی نه مدایح، بلکه مغازلات وی است که با چنان خلوصی از احساسات ملموس آدمی سخن می‌گوید که تیز غزل‌هایش مستقیم بر جان خواننده می‌نشیند و او را بلافاصله در خویش غرقه می‌سازد.

در زیر به چند نمونه از اشعار دل‌انگیز رودکی اشاره می‌کنیم:

به حق نالم ز هجر دوست زارا             سحرگاهان چو بر گلبن هَزارا
قضا گر داد من نستاند از تو                ز سوز دل بسوزانم قضا را
چو عارض برفروزی می‌بسوزد             چو من پروانه بر گردت هِزارا
نگُنجم در لَحَد گر زان که لَختی          نشینی بر مزارم سوگوارا
جهان این است و چونین بود تا بود       و همچونین بُوَد اینند بارا
به یک گردش به شاهنشاهی آرد         دهد دیهیم و تاج و گوشوارا
توشان زیر زمین فرسوده کردی           زمین داده مر ایشان را زغارا
از آن جانِ تو لختی خون فِسُرده          سپرده زیر پای‌اندر سپارا

یا به این سروده کوتاه توجه کنید که می‌گوید:

با عاشقان نشین و همه عاشقی گزین    با هر که نیست عاشق کم کن قرینیا
باشد گه وصال ببینند روی دوست        تو نیز در میانهی ایشان ببینیا
تا اندران میانه که بینند روی او           تو نیز در میانه‌ی ایشان نشینیا

آثار رودکی

آثار رودکی

گرچه امروز تقریباً تنها هزار بیت از رودکی باقی مانده اما تاریخ‌دانان تخمین می‌زنند که وی در دوران حیات خود حداقل بین صد هزار تا یک میلیون بیت شعر سروده است. تخص وی بیشتر در سرودن قصیده، مثنوی، غزل و قطعه بوده، هرچند تقریباً هیچ قالبی نیست که وی در آن شعر نگفته باشد.

شیرین‌بیانی و شیوایی سخن رودکی به گونه‌ای است که وی را از این حیث بر دیگر شاعران تاریخ ادب پارسی، حتی بزرگانی همچون سعدی، برتری می‌بخشد. مشاهیری همچون نظامی عروضی، عنصری و ناصرخسرو از وی به بزرگی و والایی یاد کرده‌اند.

از مثنویات رودکی می‌توان به برگردان منظوم کلیله و دمنه، مثنوی سندبادنامه، مثنوی مطفی موقوف از بحر سریع، مثنوی مسدس اخرب مقبوض محذوف از بحر هزج و غیره اشاره کرد که همگی از هندی و پهلوی به فارسی برگردانده شده بودند و به قلم وی، در قالب شعر درآمدند.

البته هیچ‌کدام از این مثنوی‌ها به طور کامل باقی نمانده و تنها بخش‌هایی از آنان امروزه در دسترس ماست. در زیر به تعدادی از ابیات کلیله و دمنه و سندبادنامه اشاره می‌کنیم:

از خراسان آن خورِ طاووس وش          سوی خاور می‌خرامد شاد و خوش
کآفتاب آید به بخشش زی بره            روی گیتی سبز گردد یکسره
مهر دیدم بامدادان چون بتافت            از خراسان سوی خاور می‌شتافت
نیم روزان بر سر ما برگذشت             چون به خاور شد ز ما نادید گشت
***
آن گرنج و آن شکر برداشت پاک         وندر آن دستار آن زن بست خاک
باز کرد از خواب زن را نرم و خوش       گفت: دزدانند و آمد پای پش
آن زن از دکان فرود آمد چو باد          پس فلرزنگش به دست اندر نهاد
شوی بگشاد آن فلرزش، خاک دید       کرد زن را بانگ و گفتش: ای پلید
***
کشتیی بر آب و کشتیبانش باد           رفتن اندر وادیی یکسان نهاد
نه خله باید، نه باد انگیختن    نه ز کشتی بیم و نه ز آویختن

سخن آخر

رودکی یکی از نخستین شاعران بزرگ ایرانی است که به واسطه ذوق هنرمندانه، قلم شیوا، اثرگذاری واضح بر دیگر شاعران شهیر پارسی و ابداعات خویش، جایگاه رفیعی در ادبیات ما دارد و نقش فعالیت‌های هنری وی حتی امروزه نیز مشهود است.

در این مقاله تلاش کردیم به شرح زندگی‌نامه کامل رودکی بپردازیم تا اندکی بیشتر با این شاعر بزرگ آشنا شوید.

بازگشت به لیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.