زندگینامه مهدی اخوان ثالث
“من اینجا بس دلم تنگ است و هر سازی که میبینم بدآهنگ است”
فقط مهدی اخوان ثالث است که میتواند به این نرمی شعر بگوید و به این صراحت، حرفهای خود را بزند. او شاعریست که شعر فارسی معاصر را به تاریخ خود پیوند میزند. گویی روح اشعار فردوسی بزرگ در اشعار مهدی اخوان ثالث حلول کرده و با بیانی دیگر، همان ابیات قدیمی را در گوش ما زمزمه میکند.
مهدی اخوان ثالث را همه دوستداران شعر و ادب پارسی میشناسند. صلابت کلام و نرمی سخن، از اصلیترین ویژگیهای شعر اوست و سالهاست که بخش مهمی از ادبیات امروز ما به اشعار این شاعر بزرگ اختصاص دارد.
در این مقاله از وبسایت پیام عدالت میخواهیم با زندگینامه مهدی اخوان ثالث بیشتر آشنا شویم و روح نهفته در اشعار او را بیشتر درک کنیم. اگر شما هم از عشاق شعر فارسی هستید، به خواندن این متن ادامه دهید؛ چرا که اخوان ثالث همچون فروغ فرخزاد و پروین اعتصامی یکی از بزرگترین شاعران معاصر ماست.
مهدی اخوان ثالث که بود؟
مهدی اخوان ثالث متولد سال 1307 در مشهد است اما اصالتاً اهل روستایی به نام فهرج در استان یزد میباشد. پدر او در جوانی از فهرج دل کَند و به مشهد آمد تا زندگی بهتری برای خود و فرزندانش بسازد. از آنجایی که خانواده پدری اخوان دارای 3 فرزند پسر بود، نام خانوادگی آنها به اخوان ثالث تغییر کرد.
مهدی اخوان ثالث تا پایان دبیرستان در مشهد ماند اما خیلی زود و در 20 سالگی به تهران کوچ کرد و در آنجا، پیشه آموزگاری را برگزید. دیری نپایید که به شعر علاقهمند شد و خیلی زود قلم به دست گرفت و از آمال جامعه، اشعاری سرود.
آثار مهدی اخوان ثالث
مهدی اخوان ثالث که با تخلص م. امید شعر میسرود را با چند مجموعه شعر میشناسیم که برخی از آنها شهرت زیادی پیدا کردند:
از این اوستا
مجموعه “از این اوستا” یکی از برجستهترین آثار مهدی اخوان ثالث است که در سال 1344 منتشر شد. این اثر تلفیقی از سبک کهن و مدرن است و به خوبی نشاندهنده توانایی شاعر در ایجاد پیوند میان سنتهای ادبی فارسی و نوآوریهای شعر نو است.
در این مجموعه، اخوان ثالث با بهرهگیری از واژگان و زبانی کهن، روحیهای اسطورهای و حماسی را در اشعارش بازتاب میدهد.
موضوعات اصلی این مجموعه شامل تأملات فلسفی درباره زندگی و مرگ، سرنوشت انسان و نگاهی به تاریخ و فرهنگ ایران است.
نام مجموعه نیز اشارهای به سرودهای اوستایی و جهانبینی زرتشتی دارد که در آثار اخوان نمود روشنی از عشق او به میراث کهن ایرانزمین است.
از نظر زبانی، اخوان در “از این اوستا” از همان ترکیب آشنای وزن نیمایی و تصاویر پیچیده بهره میگیرد و مضامین مدرن را با اسطورههای ایرانی درهم میآمیزد. بخشی از شعر معروف کتیبه از این مجموعه در ادامه آورده شده است:
فتاده تخته سنگ آنسوي تر ، انگار كوهي بود
و ما اينسو نشسته ، خسته انبوهي
زن و مرد و جوان و پير
همه با يكديگر پيوسته ، ليك از پاي
و با
زنجير
اگر دل مي كشيدت سوي دلخواهي
به سويش مي توانستي خزيدن ، ليك تا آنجا كه رخصت بود
تا زنجير
ندانستيم
ندايي بود در روياي خوف و خستگيهامان
و يا آوايي از جايي ، كجا ؟ هرگز نپرسيديم
زمستان
مجموعه “زمستان” یکی از مشهورترین آثار مهدی اخوان ثالث است که در سال 1335 منتشر شد و جایگاه ویژهای در شعر نو فارسی به دست آورد.
این مجموعه نمایانگر فضای سرد، یأسآلود و سرکوبشده جامعه ایران در آن دوران است. شعر معروف “زمستان” که نام مجموعه نیز از آن گرفته شده، با زبانی سمبلیک و تصاویری تأثیرگذار، سرمای وجودی و اجتماعی را به تصویر میکشد.
اخوان در این مجموعه، با بهرهگیری از زبان کهن فارسی و ترکیب آن با قالب شعر نیمایی، سبکی منحصربهفرد خلق کرده که همزمان سنت و نوگرایی را در خود دارد.
زمستان، نه تنها بیانی از شرایط زمانه است، بلکه تأملی عمیق بر سرنوشت انسان در مواجهه با انزوا و نومیدی محسوب میشود.
حیاط کوچک پاییز در زندان
مجموعه شعر در حیاط کوچک پاییز در زندان، همانطور که مشخص است در دورانی سروده شده که شاعر در زندان به سر میبرد.
اخوان ثالث دو مجموعه شعر از دوران اسارت خود در زندان سروده که اولی را به نام “زندگی میگوید: اما باز باید زیست…” میشناسیم و در اشعار آن، به اوضاع و احوال همبندها و همزندانیهای خود میپردازد.
مجموعه شعر حیاط کوچک پاییز در زندان، به اوضاع خود شاعر میپردازد و دلتنگیهای او را نشان میدهد. سبک شعر اخوان در این مجموعه اشعار نیز، شعر نیمایی است اما همچنان لحن حماسی خود را که بیشتر تحت تاثیر شاهنامه بود، حفظ کرده و به اشعار کهن، ادای دین میکند.
ویژگی اشعار اخوان ثالث
همانطور که گفتیم، اخوان ثالث برای مردم شعر میسرود. به همین دلیل درون مایه تمام اشعار وی، مشکلات و اتفافات زندگی اجتماعی مردم است اما آنچه که مهدی اخوان ثالث را به یکی از بزرگترین شاعران معاصر پارسی تبدیل کرد، تبحر او در تلفیق سبکهای مختلف است.
او سبک حماسی اشعار فردوسی را با لطافت اشعار نیما یوشیچ ترکیب میکند و در نهایت به سبک خراسانی شعر میگوید. صلابت اصلیترین ویژگی اشعار اوست. ترکیب این ویژگی با لطافت سبک خراسانی و فُرم شعر نو، پدیدهای تازه و شگفتانگیز را به شعر پارسی عرضه کرده است.
اگر با دقت اشعار این شاعر بزرگ را بخوانیم، متوجه میشویم که بخش زیادی از این اشعار مزین به استعاره و نماد هستند. شاعر تلاش دارد که با تشبیه و استعاره، توجه مخاطب خود را به وقایع دیگری جلب کند. فراموش نکنید که جوانی اخوان ثالث در دورههای تاریکی سپری شد.
کودتای مرداد سال 1332، ایرانیان را سرخورده ساخت و یک تحقیر جمعی را به روح جامعه ایرانی القاء کرد. آنها در مبارزات خود شکست خورده بودند و نوعی افسردگی بر جامعه سایه افکنده بود.
همین شرایط باعث سرودن شعر” زمستان است” توسط مهدی اخوان ثالث شد. شاعر، غمی که در میان مردم وجود دارد را به زمستانی سرد و سخت تعبیر کرده است. هیچکس حاضر نیست سر از گریبان بیرون بیاورد؛ چرا که اعتمادها از بین رفته. مردم روحیه انقلابی و آزادی طلبانه خود را از دست دادهاند و حالا در انتظار مرگ نشستهاند.
اشعار مهدی اخوان ثالث پر از چنین لحظههایی است که وقایع تاریخی را به یاد ما میآورد. البته نباید فراموش کرد که در کنار حق طلبی و عدالت خواهی اشعار وی، روحیه فاشیستی و ملیگرایی افراطی نیز در ابیات این شاعر دیده میشود.
مهدی اخوان ثالث همانند سهراب سپهری اثرات زیادی روی شاعران بعد از خود گذاشت و مطالعه آثار او در دهه 30 و 40 شمسی، بسیاری از جوانان را با اندیشههای نو مواجه کرد.
گرایش سیاسی اخوان ثالث
گفتیم که دیدگاه این شاعر در برابر مظاهر قدرت چه بود. مهدی در ابتدای جوانی، سر پرشوری داشت و پیش از کودتای 28 مرداد سال 32، در صف مبارزان و مجاهدان آزادی طلب بود اما با وجود سرخوردگی بعد از کودتا، مدتی از سیاست دوری گزید.
با وقوع انقلاب 57، دوباره پای اخوان به سیاست باز شد و بسیاری از روزنامهنگاران نظرات سیاسی وی را جویا شدند. او در آن زمان بر اعتقادات ضدامپریالیستی خود تاکید میکرد و میگفت که امروز وقت ابراز مخالفت نیست. همه باید زیر پرچم انقلاب جمع شوند و بعد از تثبیت جایگاه، میتوان در خصوص مشکلات و ایرادات بحث کرد.
وی از تمام روشنفکران آن زمان میخواست که با انقلاب همراه شوند و حل اختلاف را به زمانی موکول کنند که مقاصد ضدامپریالیستی انقلاب به نتیجه رسیده باشد. این گفتههای مهدی اخوان ثالث در آذرماه سال 1358 و در حالی که هنوز یک سال هم از عمر انقلاب نگذشته، منتشر شد.
دکلمه اشعار مهدی اخوان ثالث با صدای شاعر
یکی از مهمترین چیزهایی که از این شاعر به یادگار مانده، چند دکلمه زیباست که با صدای شاعر ضبط شده. شاعر برخی از مهمترین اشعار خود، از جمله مجموعه زمستان را ضبط کرده و عرضه کرده است.
لحن گرم و حماسی اخوان ثالث، بهترین انتخابی است که میتوان برای دکلمه این اشعار داشت. به نظر میآید که هیچکس به جز مهدی اخوان ثالث نمیتواند روح نهفته در این اشعار را به قالب صدا دربیاورد و به گوش جان مخاطب بنشاند. اگر مجموعه اشعار اخوان ثالث را خریداری کردهاید و میخواهید با عمق کلام شاعر آشنا شوید، توصیه میکنیم به صدای شاعر نیز گوش دهید.
همسر اخوان ثالث
مهدی اخوان ثالث در سال 1329 با ایران خانم ازدواج کرد و یادگار این ازدواج شش فرزند است. اخوان، سه فرزند دختر به نامهای لاله، لولی و تنسگل و سه فرزند پسر به نامهای توس، زردشت و مزدک علی داشت. گرچه اطلاعات چندان زیادی در خصوص همسر اخوان ثالث در دست نیست اما این زن بزرگوار در 18 دی ماه امسال(1402) درگذشت.
علت مرگ اخوان ثالث
فصلترین روایتی که از مرگ اخوان ثالث وجود دارد مربوط به شفیعی کدکنی است. او میگوید که نیمه شب با منزل او تماس میگیرد و متوجه میشود که به علت تب بالا به بیمارستان مهر منتقل شده است. بیماری اخوان ثالث دیری نمیپاید و همان شب اولی که بستری میشود، از دنیا میرود.
مهدی اخوان ثالث به هنگام مرگ 62 ساله بود. ایشان در 4 شهریور سال 69 برای همیشه چشم از جهان فروبست و حالا بیش از 33 سال است که دوستداران فرهنگ و ادب را ترک کرده.
اخوان ثالث را بر طبق آرزوی بزرگی که داشت، در جوار مزار ابوالقاسم فردوسی بزرگ به خاک سپردند.
بهترین شعر مهدی اخوان ثالث
برخی از اشعار مهدی اخوان ثالث در حافظه جمعی ایرانیان باقی مانده و هرگز خارج نمیشود. دانش آموزان ایرانی از همان دوران مدرسه با اشعار این شاعر بزرگ معاصر آشنا شدند اما شاید هیچیک از اشعار وی به اندازه شعر زمستان است، در گوش جان ما باقی نمانده:
سلامت را نمیخواهند ، پاسخ گفت ، سر ها در گریبان است
کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید ، نتواند
که ره تاریک و لغزان است
وگر دست محبت سوی کس یازی
به اکراه آورد دست از بغل بیرون
که سرما سخت سوزان است
نفس کز گرمگاه سینه می آید برون ، ابری شود تاریک
چو دیوار ایستد در پیش چشمانت
نفس کاینست ،پس دیگری چه داری چشم
ز چشم دور یا نزدیک
مسیحای جوانمرد من ! ای ترسای پیرپیرهن چرکین
هوا بس نا جوانمردانه سرد است …آی …
دمت گرم و سرت خوش باد !
سلامم را تو پاسخ گوی ، در بگشای !
منم من ، میهمان هر شبت ، لولی وش مغموم
منم من ، سنگ تیپا خورده ای رنجور
منم من دشنام پست آفرینش ، نغمه ناجور
نه از رومم ، مه از زنگم ، همان بیرنگ بیرنگم
بیا بگشای در ، بگشای ، دلتنگم
حریفا !میزبانا !میهمان سال و ماهت پشت در چون موج میلرزد
تگرگی نیست ، مرگی نیست
حدیثی گر شنیدی ، قصه سرما و دندان است
من امشب آمدستم وام بگذارم
چه میگویی که بی گه شد ،سحر شد ، بامداد آمد ؟
فریبت میدهد، بر آسمان این سرخی بعد از سحر گه نیست
حریفا !گوش سرما برده است این یاد گار سیلی سرد زمستان است
وقندیل سپهر تنگ میدان ، مرده یا زنده
به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندوه پنهان است
حریفا !رو چراغ باده را بفروز ، که شب با روز یکسان است
سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت
هوا دلگیر ، در ها بسته ، سرها در گریبان ، دستها پنهان
نفسها ابر ، دلها خسته و غمگین
درختان اسکلتهای بلور آجین
زمین دل مرده ، سقف آسمان کوتاه
غبار آلود مهر و ماه
زمستان است
سخن پایانی
اخوان ثالث شاعری بود که بارها از دل مردم سخن گفت و دغدغههای آنان را به زبان شعر درآورد. از همان گامهای اول ایرانیان برای مبارزه علیه ظلم و ستم همراه آنان بود و در روزهایی چشم از دنیا فروبست که جنگ به تازگی تمام شده و امید روزهای بهتری میرفت.
اخوان ثالث حقیقتاً یکی از عشاق ایران بود که جز برای این کشور شعر نگفت، گرچه برخی روح اشعار وی را فاشیستی و نژادپرستانه میدانند اما عشق به ایران، او را تبدیل به دلدادهای ساخته بود که جز معشوق، چیز دیگری نمیدید.