گذری بر زندگینامه فروغ فرخزاد
در میان شعرای معاصر ایرانی، ماجرای زندگی فروغ فرخزاد بسیار متفاوت است. از زیستن در سایه پدری سختگیر گرفته تا همراه شدن با جمع کوتاهی از هنرمندان و شاعران معروف مانند ابراهیم گلستان و سهراب سپهری نشان دهنده زندگی پر پیچ و خم این شاعر بزرگ است. فروغ را همه میشناسند، زنی با جسارتی کم نظیر و احساسات لطیف شاعرانه که هنوز هم بسیاری از اشعارش، روی لبها زمزمه میشود. به راستی داستان زندگی فروغ فرخزاد چه بود؟ این قصهی پُرغصه از کجا شروع شد و چگونه به پایان غمانگیز خود رسید؟
در این مقاله از وبسایت پیام عدالت میخواهیم در خصوص زندگینامه فروغ فرخزاد صحبت کنیم و تلاشمان بر این است که در این جستار کوتاه، دریچهای به زندگی و اشعار این شاعر بزرگ بگشاییم و او را بیشتر بشناسیم. اگر شما هم به دنبال درک بهتر فروغ فرخزاد هستید، به ادامه این متن رجوع کنید.
خلاصه زندگینامه فروغ فرخزاد
فروغ در 8 دی ماه سال 1313 متولد شد. شش کتاب شعر از خود به جای گذاشت و زودتر از موعد در جوانی به کام مرگ فرو رفت. فروغ را بابت اثرگذاریاش در جریان فمینیسم ایرانی میشناسند. او خیلی زود با هنرمندان مطرحی مانند ابراهیم گلستان دمخور شد و خود را به عنوان یکی از اولین زنان فیلمساز ایرانی شناساند.
زندگینامه فروغ فرخزاد به چند بخش تقسیم میشود که در ادامه به آن پرداختهایم:
کودکی فروغ فرخزاد
فروغ با نام اصلی فروغالزمان به دنیا آمد. پدرش مردی سختگیر به نام محمدباقر فرخزاد بود که از مدرسه نظام فارغالتحصیل شده و خوی نظامی داشت. مادر فروغ هم زنی مقرراتی به نام توران وزیری تبار بود که برای تربیت فرزندان خود جز ترکه و تنبیه، چیز دیگری نمیشناخت. فروغ در چنین خانهای بزرگ شد، عشق را تجربه کرد و در نهایت، عصیان نمود.
فروغ سه برادر به نامهای امیرمسعود، فریدون و مهرداد داشت و نام دو خواهرش هم پوران و گلوریا بود. در میان تمام خواهران و برادران، ارتباط فروغ با فریدون صمیمانهتر بود و این دو، اثرات زیادی روی زندگی شخصی و هنری همدیگر گذاشتند.
زندگی این خانواده پرجمعیت در دل یکی از کوچههای محله امیریه ادامه داشت اما علاقه فروغ به ادبیات و شعر، همچون درختی سمج در دل وی ریشه دواند. دیری نپایید که فروغ به غزل سرایی روی آورد و اولین اشعارش در قالب غزل سروده شد. اشعاری که هرگز رنگ چاپ را به خود ندید.
ازدواج فروغ فرخزاد با پرویز شاپور
پرویز شاپور توانست دل از فروغ شانزده ساله برباید و او را به دام ازدواج بکشاند. ازدواجی که دیری نپایید و تنها ثمرهاش تولد پسری به نام کامیار شاپور بود.
اختلاف سنی 11 ساله میان شاپور و فروغ خیلی زود خود را نشان داد و در زندگی زناشویی آنها اثر گذاشت. فروغ طاقت رفتارهای پدرانه و عاشقانه شاپور را نداشت. فروغ از قید و بند عشقی که در شانزده سالگی به سراغش آمد، رها شده بود و حالا میخواست با خیال راحت به دغدغههای جوانی خود مشغول باشد. چیزی که با وجود یک شوهر و پسر، امکانپذیر نبود.
بعد از جدایی، سرپرستی کامیار به عهده پرویز گذاشته شد و فروغ هم با وجود عذاب وجدان زیاد، به این موضوع تن داد. مادرانگی هیچوقت بخشی از شخصیت و زندگی فروغ فرخزاد نشد و کامیار عملاً توسط خاندان پدری پرورش یافت.
اشعار فروغ فرخزاد
بعد از جدایی، فروغ جای چندانی در خانه پدری نداشت و خیلی زود از آنجا رانده شد. این طرد شدن مصادف شد با آشنایی فروغ با طوسی حائری که در آن زمان شاعری مطرح بود. فروغ مدتی در خانهی این شاعر زندگی کرد و یکی از اشعار خود را به وی تقدیم نمود.
گرچه فروغ فرخزاد شعر سرودن را در قالب غزل و اشعار عاشقانه آغاز کرد اما خیلی زود به جرگه طرفداران شعر نیمایی و اشعار نیما یوشیج پیوست. اثرگذاری بهترین اشعار سهراب سپهری در کارنامه فروغ غیرقابل انکار است. او و سهراب در دوران نوجوانی با هم آشنا شده و از آن موقع، دوستان نزدیکی برای همدیگر بودند. برای کسب اطلاعات در مورد بیوگرافی سهراب، مقاله زندگینامه سهراب سپهری را مطالعه کنید.
فروغ در عمر 32 ساله خود چند کتاب با نامهای اسیر، دیوار، عصیان، ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد و تولدی دیگر را منتشر کرد که برخی از اشعار این مجموعه کتابها به مهمترین اشعار نوی تاریخ معاصر ایران تبدیل شدند.
پیشنهاد به مطالعه بیشتر: زندگینامه پروین اعتصامی
مرگ فروغ فرخزاد
فروغ فرخزاد سالها با بیماری افسردگی دست و پنجه نرم کرد. چالشها و تراژدیهای زندگی فروغ تمامی نداشت و هربار، ضربهای کاری به روح نحیف و لطیف این شاعر وارد میکردند.
در سال 1342 یک بار دست به خودکشی زد که گرچه نافرجام بود اما نشان از روح آشفته و غمگین این شاعر میداد. بلاخره مرگ در روز 25 بهمن سال 1345 به سراغ او آمد. یک حادثه رانندگی جان فروغ فرخزاد را گرفت. حادثهای که هنوز هم چند و چون آن روشن نیست و برخی از کارشناسان، شبهه خودکشی به آن وارد میکنند.
فیلمسازی فروغ فرخزاد
بر هیچکس پوشیده نیست که آشنایی با برخی از بهترین شاعران معاصر ایران، اثر زیادی روی کارنامه ادبی فروغ فرخزاد گذاشت اما اثرگذاری ابراهیم گلستان بر فیلمسازی فروغ، چیز دیگریست.
در بسیاری از فستیوالهای مطرح دنیا، فروغ را با مستند خانه سیاه میشناسند. مستندی که پرده از زندگی تلخ و سیاه جذامیان برمیدارد. صدای فروغ فرخزاد به عنوان راوی این ماجرا، حس و حال دیگری به این مستند داده و ابعاد شاعرانهی این اثر را برجستهتر میکند.
ارتباط فروغ فرخزاد با ابراهیم گلستان، یکی از پیچیدهترین و مبهمترین ارتباطات در دنیای ادبیات و هنر است. بعد از گذشت 60 سال، هنوز هم ابعاد این رابطه مشخص نشده است. گرچه ابراهیم گلستان در سال 95 اعلام کرد که این ارتباط دوطرفه بوده و فروغ، بخش مهمی از شخصیت و زندگی او را ساخته است.
پیشنهاد به مطالعه بیشتر: بهترین اشعار پروین اعتصامی
بهترین کتاب های فروغ فرخزاد
فروغ در دوران حرفهای خود چند کتاب به چاپ رساند که هر یک از آنها، اثر زیادی بر جریان مبارزه با مردسالاری گذاشتند.
اولین مجموعه شعر فروغ فرخزاد به نام اسیر در سال 1331 منتشر شد. استقبال مخاطبان و منتقدان از این کتاب بسیار بالا بود و فروغ را به عنوان شاعرهای آیندهدار به محفلهای هنری آن زمان معرفی کرد.
در 21 سالگی، فروغ کتاب دوم خود را به نام دیوار منتشر ساخت و کمی بعد از آن، مجموعه اشعار دیگری به نام عصیان را روانه بازار کرد. خیلی زود شمشیر نقد منتقدان از نیام کشیده شد و فروغ را بابت سنتشکنیهایش سرزنش کردند.
زمستان سال 1343 مصادف شد با چاپ چهارمین مجموعه اشعار فروغ به نام تولدی دیگر. نامی که به راستی مناسب حال و هوای اشعار این مجموعه بود. به نظر میآمد فروغ از نو زاده شده و نگاه دیگری به شعر پیدا کرده است. فروغ میگوید تا پیش از تولدی دیگر، گویی هرگز شاعر نبوده است.
سهراب، ابراهیم گلستان و حضور در جمعهای روشنفکری، یکی از اصلیترین دلایل تغییر رویکرد فروغ به شعر بود. گویی از دختری نوجوان که به دنبال ماجراهای عاشقانه است، به زنی بالغ تبدیل شده که حالا درد زندگانی را با تمام پوست و گوشت خود حس میکند.
البته نمیتوان منکر زیبایی و لطافت اشعار فروغ پیش از تولدی دیگر شد اما هیچ یک از آثار ماقبل آن، روح شاعرانگی وی را نشان نداده بودند.
آرامگاه فروغ فرخزاد کجاست؟
بعد از تصادف غم انگیزی که به مرگ فروغ فرخزاد منجر شد، فروغ را در گورستان ظهیرالدوله تهران به خاک سپردند. مراسم تدفین این شاعر گرچه خالی از چهرههای هنری و ادبی آن دوران نبود اما به گفته بسیاری از حاضران، فروغ به شکل غریبانهای دفن شد.
احمد شاملو، هوشنگ ابتهاج، جلال آل احمد، بهرام بیضایی، صادق چوبک، مهدی اخوان ثالث، سیاوش کسرایی، نجف دریابندری و احمدرضا احمدی در مراسم تدفین او حضور داشتند.
آخرین شعر فروغ فرخزاد
آخرین اشعار فروغ فرخزاد هرگز در دوران حیات وی رنگ چاپ را به خود ندیدند. در سال 1352، انتشارات مروارید هفت شعر از فروغ را در قالب کتابی به نام ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد منتشر کرد.
این اشعار با نامهای بعد از تو، پنجره، دلم برای باغچه میسوزد، کسی که مثل هیچکس نیست، تنها صداست که میماند و پرنده مردنیست، نگاشته شده بودند.
فروغ به عنوان شاعری که تنها 32 سال عمر کرد، دستاوردهای زیادی داشت و اثر زیادی روی شاعران زن بعد از خود گذاشت. حالا نزدیک به 60 سال از مرگ وی میگذرد اما هنوز هم نام فروغ یادآور برخی از بهترین اشعار معاصر است.
ویژگی های اشعار فروغ فرخزاد
دوران شاعری فروغ به دو دوره تقسیم میشود: دوران سرودن غزل و اشعار عاشقانه و دوران تن سپردن به اشعار مدرن و فلسفی.
فروغ هرگز شاعری دنبالهرو و تاثیرپذیر نبود. اشعار وی غنی و تازه بودند و همین مسئله منجر به اقبال عامه به او شد. برخی از اشعار فروغ فرخزاد به شکل مستقیم وام گرفته از زندگی شخصی خودش بودند. دفتر شعر عصیان مجموعه اشعاری بود از عصیان یک زن در برابر سیستم سختگیر و مردسالارانه!
دلیل اصلی انتقادات و نکوهشهایی که به فروغ میشد، ناشی از همین عصیان سرکشانه بود. او در مقام یک زن، خیلی بیپرده در خصوص روابط عاشقانه صحبت میکند و جنبههای مختلفی از روح خود را در معرض نمایش میگذارد. دلیل اصلی توجه مردم به اشعار وی همین مسئله بود. فروغ هرگز سعی نکرد چیزی غیر از خودش باشد. شاید به همین دلیل است که از او به عنوان اولین کسی که صدای زن ایرانی را در ادبیات منعکس کرد، نام میبرند.
اما آشنایی با جمعی از هنرمندان و ادیبان آن زمان، نگاه او به شعر را تغییر داد. اشعار وی از قالب غزل درآمدند و همانند آثار نیمایوشیج صورت نیمایی به خود گرفتند. فروغ فرخزاد به راستی، یک شاعر مدرن بود که این موضوع در ظاهر و باطن اشعارش قابل ردیابی است.
از دیگر ویژگیهای شعر فروغ میتوان به سادگی و لطافت اشاره کرد. گرچه ابیات او سرشار از خلاقیت و تشابیه زیبا هستند، اما هرگز از دایره فهم مخاطب فراتر نمیروند.
در کنار تمام این ویژگیها، نباید فراموش کرد که فروغ شاعری دغدغهمند بود. او در دورانی زیست میکرد که تحولات اجتماعی و سیاسی تمام اقشار جامعه را تحت تاثیر قرار میداد و فروغ هم در قالب یک شاعر، از این قاعده مستثنی نبود.
در مجموعه اشعار تولدی دیگر، دغدغههای اجتماعی شاعر به وضوح مشخص است. او به درد مردم آگاه است و آن را به زیباترین شکل ممکن به نظم درمیآورد. گرچه هرگز به هیچ یک از جریانهای فکری و سیاسی وابسته نشد اما میتوان ضمیر دغدغهمند فروغ را در اشعارش ردیابی کرد.
چند نمونه از معروفترین اشعار فروغ فرخزاد
فروغ اشعار مهم و معروف کم ندارد اما یکی از معروفترین آنها را در ادامه دوره کردهایم.
از مجموعهی تولدی دیگر:
به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد
به جویبار که در من جاری بود
به ابرها که فکرهای طویلم بودند
به رشد دردناک سپیدارهای باغ که با من
از فصل های خشک گذر می کردند
به دسته های کلاغان
که عطر مزرعه های شبانه را
برای من به هدیه می آوردند
به مادرم که در آیینه زندگی می کرد
و شکل پیری من بود
و به زمین، که شهوت تکرار من، درون ملتهبش را
از تخمه های سبز می انباشت – سلامی دوباره خواهم دادمی آیم، می آیم، می آیم
با گیسویم: ادامه بوهای زیر خاک
با چشم هایم: تجربه های غلیظ تاریکی
با بوته ها که چیده ام از بیشه های آن سوی دیوار
می آیم، می آیم، می آیم
و آستانه پر از عشق می شود
و من در آستانه به آنها که دوست می دارند
و دختری که هنوز آنجا،
در آستانه پرعشق ایستاده، سلامی دوباره خواهم داد
سخن آخر
زندگینامه فروغ فرخزاد فراز و فرودهای زیادی دارد، اما هیچکس منکر نمیشود که شاید او مهمترین شاعر زن ایرانی در طی هزاران سال باشد. استعداد بزرگی که خیلی زود از دست رفت و حسرتش را بر دل هزاران ایرانی شعردوست گذاشت. حال اگر به سبک شعری شاعران معاصر همچون سهراب سپهری و فروغ فرخزاد علاقه دارید می توانید هشت کتاب سهراب سپهری را مطالعه کنید هر چند که بسیاری از افراد همچنان کتب ادبیات کلاسیک برایشان اولویت دارد و تنها به سراغ دیوان حافظ یا شاهنامه برای شعر خوانی می روند.